انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

بایگانی

دلم بس ناجوانمردانه تنگ است...

جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۵۹ ب.ظ
نوشتن کار قلم نیست کار دله.گاهی اینقدر سرت شلوغ می شه و گرفتار دنیا میشی که یادت میره دلی هم هست که باید بهش وفادار باشی.انگار بیشتر دنیا رو یه جوری درست کردیم که یا باید به دلت برسی یا به دنیات.

باور کنید این روزها برای قرار ،دلم تنگ شده و دلم شبانه های خلوت میخواد.جنس ما شلوغکاری و این حرفها نیست ما باید به قرارهای شبانه مون پایبند باشیم.

من دنبال یه فرصتم.باید منتظر باشیم!

*راستی یه خبر بد: مادر حاج آقا سرلک مرحوم شدند.روحش شاد

  • میثم فکری

نظرات  (۲۸)

سلام
پدر حاج آقا سرلک مرحوم شدن ؟؟
روحشون شاد...
خدا بیامرزتشون...
عنوان مطلبت منو یاد شعر زمستانِ اخوان انداخت...

" هوا بس ناجوانمردانه سرد است..."
دنیا دیگه کاری به دل آدما نداره ....


خدا رحمتشون کنه.
  • خاتون خاله..!
  • گفتی قرار.............
    مگه نمیشه هم به دلت وفادار باشی هم به کارت برسی؟؟؟
    مگه روزانه 5 دقیقه وقت گذاشتن واسه دل ضرری داره؟؟؟
    مگه تا دل نخواد قلم نمینویسه؟؟؟
    مگه دنیا و دل و با هم منافات دارن؟؟؟
    خوب به سلامتی فاتحه که رفتید؟؟؟ ما گه از همین واسه سلامتی روح مادرشون یه حمد و قل هو الله و یه صلوات وایژسه حاج خانوم مرحوم میفرستیم فک کنم بچه های دیگه هم هیمن کار رو بکنن خیلی خوب بشه حاج آقا سرلک بیشتر زا یان ها به گرن ما حق دارن.
    فعلا تا بعد
    یا علی
    ماشالله غلط های املایی
    خوب بچه مردم رو هول میکنی دیگه یه دفعه یه پست تو یه وبلاگ نیمه تعطیل میبینی ای بابا
    همین: همین جا
    وایژسه:واسه ی
    زا:از
    یان:این
    گرن:گردن
    خوب تا بیشتر زا این آبرومون نرفته کاسه کوزه ام رو جمع کنم
    چرا آدما اینقذه آیه ی یاس میخونن...نمونه اش کامنت ارکیده خانوم
    آخه مگه این دنیای فلک زده ی بد بخت چه گناهی داره که نمیتونه کاری با دل نداشته باشه مگه من عارفم که کلهم دل از دنیا بکنم؟؟؟
    خداییش دنیایی که شبانه روز داریم بهش فحش میدیم و بد و بیراه میگیم هم به گردنمون حق داره.
    اینقدر هم آدم نباید بی انصاف باشه.
    با مناجات امام علی با ماه در شب شهادت حضرت زهرا (س) به روزم

    یا علی
    الا ای چاه یارم را گرفتند
    گلم باغم بهارم را گرفتند
    میان کوچه ها با ضرب سیلی
    همه دارو ندارم را گرفتند
    التماس دعا
    [ناراحت
    سلام
    درسته که سخته گرفتار دنیا باشی و دلت هم همراهت...ولی ممکنه.اتفاقآ وقتی دلت همیشه باهات باشه یا خیلی گرفتار دنیا نمیشی یا گرفتاریها خیلی اذیتت نمی کنن.
    راستی چه خوب کردید فوت مادر حاج اقا رو به اطلاع رسوندید.(کاری که نمی تونیم بکنیم.حداقل بریم بهشون تسلیت بگیم)
    روحش شاد

    یا علی
    سلام

    من فکر می کنم همش تقصیر خودمونه که این همه سرمونو شلوغ کردیم

    و الا خدا همیشه سر قرارش با ما حاضر ولی ما بد قولیم

    موفق باشید
    سلام
    چه عجب انگار دلتون غلبه کرد بر کارتون....
    میدونید حرفاتون درست اما گاهی زندگی ادم ها به قلم بعضی ها بستگی داره...گاهی زندگی ادم ها با یه کلمه ی بعضی ها عوض میشه...
    راستی اون روز موقع اذان موج رادیو رو عوض کردم رادیو قران رفت ..صدای حاج اقا سرلک اومد..اشکم در اومد.....!! میدونید چی گفت"؟
    گقتن: هر وقت مشکل پیدا کردی گفتی خدا چه خاکی رو سرم بریزم..اروم زیر لب با خودت بگو خاک کربلا..
    دلم واسه قرار شبانه تنگ شد...
    ما ها سر قرار هامون هستیم..بیشتر اون شبها حرفارو نوشتم تو تقویمم..اونارو میخونم و جواب سوال هامو کمی تا قسمتی ابری پیدا میکنم....
    راستی کاش اونایی که قلم هاشون معجزه میکنه یکم حرف دلشونو گوش کنن....
    یا علی مددی
    دل من توی این شلوغی های روزانه درس و دانشگاه مدام سراغ قرارهای شبانه اش رو می گیره.
    امیدوارم فرصتی که منتظرش هستید هر چه زودتر فراهم بشه.

    •از طرف ما هم به حاج آقا سرلک تسلیت بگید. روحشون در آرامش ابدی....
    راستی خدا بیامرزدشون..
    اقا یه تکونی نمیدین به رادیو؟؟؟
    من دلم خلوت شبانه میخواد..دلم لک زده واسه فکر کردن..واسه اون همه تاثیر پذیری...
    دلم واسه حرفای حاج اقا سرلک تنگیده.....
    واسه ماه رمضونی که عجیب ترین بود...
    نزدیکی های کنکور ادم هرچی دلتنگی داره یادش می افته...شما به دل نگیرید...
    یا علی مددی
    نوشتن کار قلم نیست... .
    ...
    ..
    .
    روح مادر آقای سرلک شاد
    خداییش خدا پدر و مادر ما رو بیامرزه که حد اقل باعث میشیم حد اقل گهگاهی تو سراغ اون دلت بری واسه ما بنویسی.
    نکنه حالا هم می خوای بگی حامد جوادزاده رفت و تمام...
    ...
    سکوت و دیگر هیچ
  • یال قوز قوز بالا قوز
  • نوشتن کار قلم نیست کار خود کاره البته اگه خود کارش «خود» «کار» باشه وگرنه کار دسته البته دست باید دسته داشته باشه و دسته اش به دل بسته باشه یا به دل دلبسته باشه یا دلشو به یکی بسته باشه یا در دلشو نبسته باشه یا خسته باشه یا دلخسته باشه خسته نباشی! البته بهتره بگم دلخسته نباشی ! دلت بسته نباشه ! دلبسته باشی!


    دوباره سلام....
    دلم قرار میخواد....ندارین؟
    کجا بره دلم..؟؟؟؟
    هانیه قرار ما و شما 6.7و8 تیر سر جلسه ی کنکور
    تو برو درستو بخون اینجا چیکار میکنی
    وقتی یکی یا چیزی میاد دلمون رو تکون میده میگیم وای چقدر خوشگل حرف میزنه به دلم نشست دوست داری همونجا بزنی زیر گریه احساس میکنی به لحظه ی دیدار نزدیکتر شدی اصلا خودت رو اون بالا بالاها حس میکنی بعد که اون کس رفت یا اون چیز تموم شد میشینی به حسرت خوردن وای که دلم چقدر واسه نزدیک شدن به خدا تنگه خدا منو نمیبنیه دلم حرف های اونطرف رو میخواد....یعنی در اصل با این حرفها فقط ثابت یمکنی چیزی از هدف اصلی اون فرد یا اون چیز رو ازش پی نبردی خدای تو شده اون شخص نه اونی که طرف میخواست تورو به اون وصل بده
    بد میشی سرگردون و حیرون دنبال یه راه حل برای آرامش برای خلوت با خودت.
    به نظر من حرف هایی که از دل اون طرف در میومده و روی زبونش مینشسته به دلت اثر کرده اون لحنش اون تنین صداش اون طرز بیانش اما فقط واسه همون مدتیه که داره باهات حرف میزنه بعد میشی همون تا دوباره بیاد و حرف هاش رو بزنه این بیشتر شبیه کشیدن یه نخ سیگار یا انداختن یه قرص اکسه که شاد و شنگولت میکنه اما در طولانی مدت بلای بدی به سرت میاره چون مفهموم اصلی رو درک نکردی.
    همه اینا رو با میثم بودم هاااااااا هانیه به خودت نگیر
    صادق(همین پیام خان)با خواهر من چیکار داری؟دلش می خواد بیاد اینجا..هانیه از بس درس خوند مرد.....یه خورده تفریح کنه دیگه....
    من خودم نمی زارم تو خونه تکون بخوره...
    دلش می خواد بیاد اینجا....اومدنی نت یه دونه می یاد اینجا...چیکارش داری بچه رو..
    خوب سلام اقای فکری
    خوبید؟
    این روزا انقدر دلم واسه قراراش شبانه تنگ شده...انقدر دلم می خواد برم رادیو رو روشن کنم و صدای زهره هاشمی حاج اقا سرلک رو بشنوم...
    چه روزایی بود.....چه قدر عوض شدیم....چه قدر...
    با هانیه اون روز داشتیم نوارای قرار شبانه رو می زاشتیم..صدای حاج اقا سرلک رو که شنیدیم هر دومون دیونه شدیم مثل همون روزا..
    بعدشم صدای سید علی ضیا اومد که گفت قرار اخر.....
    یادش بخیر.....
    یا علی
    قرارش=قرار
    یه چی هم بگم.
    من هر دفعه می یام اینجا لینک خودم رو که می بنیم انقدر انرژی می گیرم..
    باور کن
    سلام
    شرمنده اینجا پاتوق یه هویی بشه اما با اجازه شما یه جوای با این صادق بدم...
    تو که میدونی من اینجا فقط میام....پس به تو چه؟
    صادق تو با دختر مردم چیکار داری؟ هان؟؟؟ خوب من از تو بزرگترم ها....
    ببخشید تو رو خدا..
    عصبانی نشید فقط!
    این یه دفعه بود فقط
    دیگه تکرار نمی شه..
    هانی گفت حوصله نداشتم برم وبلاگ خود صادق
    شرمنده...
    قول که تکرار نشه.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی