روح سرگردان!
يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۰۷ ب.ظ
به گمانم شعرهایت تمام شده، ای روح سرگردان! که دوباره سری به دیوان و دیوانه زده ای تا دوباره بخوانی که "یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور". اما این بار نه یوسفی در کار است و کنعان نیز به سرزمین از یاد رفتگان بدل گشته است. پس بیهوده تلاش نکن ای روح سرگردان، که براین مزار که می گریی مرده ای نخوابیده و فقط با این سرگردانی و ترسی که به این شهر غالب می کنی شاید خواب غفلت را از سر مردمانش بپرانی . البته شاید.
شعرهایت تمام شده، حرفهایت که تمام نشده! البته شاید.
حرفهایت تمام شده، خودت که تمام نشده ای! البته شاید...
- ۸۸/۱۲/۰۹