جوراب و خط فقر... :: انکار ما

دیگه جوراب که دارن بپوشن!

راستی من به توصیه تون عمل کردم یه حبه قندو دیدم,کارگردانی و بازی ها خیلی عالی بود به خصوص که لهجه ی یزدی واقعا سخته اما بازیگراش از پسش بر اومده بودن.

فقط تنها نکته ای که خیلی اذیت کرد این بود که صدابرداری ضعیف بود به خصوص واسه من که هیچی از یزدی حالیم نمیشد فقطم واسه من اینطوری نبود اطرافیام تو سینما بهم میگفتن نمیشنون چی میگن.

ولی به نظرم میرکریمی از کارگرداناییه که با هر فیلمش یه پیشرفت قابل توجه داره مشخصه که کارای خیلی بهتری میشه ازش دید.
در هر صورت سینما همیشه واسه من یه خلوته خیلی خوبه تو اوج شلوغیش.مرسی از پیشنهادتون

۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۰:۴۵

نیره غدیری

خب شما اگه اینطوری هستی چرا جمع می بندی؟
بی ظرفییم جمعه عمل فرده..
از این حرفا گذشته آره واقعا.

پاسخ:
چرا خوب نمیخونید آخه؟!منم فرد نوشتم.نه جمع

۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۴:۵۵

یاسی

شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عارفی فرزانه فرمود
اگر آتش به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
خورشید شکفته در غدیر است علی
باران بهار در کویر است علی
بر مسند عاشقی شهی بی همتاست
بر ملک محمدی امیر است علی
------------------
عید غدیر خم مبارک

۲۲ آبان ۹۰ ، ۱۶:۵۵

زهره

از این به بعد تحریم جوراب کنیم چاره سازه به نظرتون؟!

پاسخ:
نظر شما چیه؟1

۲۳ آبان ۹۰ ، ۰۱:۲۱

آیلار

بالای خط فقریای زیادی هم هستند که جوراب نمی پوشند. تو خانماشون که مرسومه. شاید بخاطر همدردی با زیر خط فقریا بود. من که به عنوان یه شخص زیر خط فقر جوراب دارم بپوشم. بقیه زیر خط فقرایا رو هم کم و بیش خبر دارم. از نظر جوراب خیلیاشون اتفاقن خوب ساپرت میشن. مثلا تو استانای محروم مرزیمون که سردسیره جوراب پشمی خودشون می بافن. تازه بخوای بخریم گرون میدن. استانای گرمسیر هم که جورابای سه تا 1000 راضیشون می کنه.البته تا حالا جهانی به قضیه فکر نکردم. شاید منم یه کم جو گیر اوضاع خوب مملکتمون شدم که کلان به قضیه جوراب نگاه نکردم!

۲۳ آبان ۹۰ ، ۱۴:۱۹

ونوس

من میگم خودمونو به دردسر نندازیم تحریم جوراب کنیم.
بسه هرچی تحریم شدیم... به نظرم همگی دست به دست هم دهیم به مهر با پاک کن خط فقرو پاک کنیم دیگه هیچ خطی وجود نداره که زیر و بالا داشته باشه و پامون بره روش!

سخت تر شد...
همون تحریم بهتره!
بابا من گیج شدم اصلا تقصیر شماست با این اپای کذاییتون!

۲۳ آبان ۹۰ ، ۱۸:۴۶

شیوا امیرتیموری

چی بگم والا؟ خدا اون روزو نیاره که ادم اینقدر بی ظرفیت بشه یعنی ادمای این قدر بی ظرفیت داریم!!!!!(اینا مرز تازه به دوران رسیدنو هم گذروندن)

۲۳ آبان ۹۰ ، ۱۹:۳۱

زهره

چی بگم والا!

فعلا که عیده میشه جوراب عیدی داد!

۲۴ آبان ۹۰ ، ۱۱:۳۸

مریم(...)

سلام
عیدتون مبارک.
اگه افتخار می دین به وبلاگ من هم سر بزنید.

۲۴ آبان ۹۰ ، ۱۳:۰۳

فاران

سلام
میدانم که حدیث حدیث نفسه
نوش دارو میخواهد _شاید عدالت _عدالت در فکر و اندیشه و عمل ....
ولی خیلی خوبه که شما گاهی گاهی...

۲۶ آبان ۹۰ ، ۰۹:۲۴

آبجی زهرا

در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکیست . . .

سلام خسته نباشید من فقط یه شنونده همیشگی رادیو جوانم اومدم بگم

خسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسته نباشید

همه وهمه واقعا از برنامه های شاد تون لذت میبرم

یاعلی

پاسخ:
شرمنده من دیگه رادیو جوان نیستم

۲۸ آبان ۹۰ ، ۰۰:۰۵

سمیرا

سلام چیزی که تو وبتون من را ناراحت میکنه اینه یادداشت های یک سردبیر رادیویی سابق همیشه موفق باشید یه شنونده رادیو که هنوز با اینکه در رادیو نیستید هنوز با افتخار شما را یه دوستی میدونم که از رادیو باهاتون اشنا شدم و خیلی چیز ازتون یاد گرفتم دلم برا یه برنامه با سردبیری شما .گویندگی زهره السادات هاشمی و کارشناسی حاج اقا سرلک تنگ شده

۲۸ آبان ۹۰ ، ۱۰:۴۷

آبجی زهرا

سلام دشمنتون شرمنده هرجا هستید خسته نباشید من خسته نباشیدموپس نمگیرم خدا قوت شاد باشید

یاعلی