انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

بایگانی

اندر حکایات توسعه و آلودگی هوا...

شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۷ ق.ظ

امروز قرار بود دو امتحان داشته باشیم. یکی سمینار مسائل سیاسی روز و دیگری روابط شمال و جنوب که بحث توسعه و کشورهای در حال توسعه می پردازد اما به دلیل یکی از مسائل مرتبط با کشورهای در حال توسعه لغو شدند؛ آلودگی هوای تهران!!!

آن روزهایی که کشورهای توسعه یافته برای ما نسخه ی صنعتی شدن پیچیدند احتمالا می دانستند که کشورهایی چون ما به این راحتی ها توسعه پیدا نمی کنیم و اگر روزی هم بخواهیم پیشرفت کنیم حتما خودشان جلویمان را خواهند گرفت. هرچند شاید گمان نمی کردند که در ایرانی که 2500 سال حکومت شاهنشاهی داشته روزی انقلابی شود و مردمش تلاش کنند ارزشهای اصیل اسلامی را اجرا نمایند. کشوری که روزی موی دماغشان شود و بخواهد فناوری هسته ای از نوع صلح آمیزش را داشته باشد.

القصه آنکه کشورهای جهان اول یا به تعبیری توسعه یافته، کشاورزی ما را با صنعتی شدن عوض کردند. سنت را بدل به مدرنیته نمودند. روستانشین را شهری کردند و حیوانات دست آموز را با ماشین دودی تعویض کردند، اما تابلوی تعویض را داور چهارم بالا نبرد؛ چون داوری نبود. همه کاره خودشان شدند. مدیرعامل و مربی و بازیکن و داور. و ما فقط تماشیانی که نیمه و نصفه یاد گرفتیم که ادای پیشرفت را درآوریم و پس از چندی بعضی هایمان هم شدیم تماشاگرنما!(امان از این جعل واژه های بی مزه ی ما!)

ما صرفا بازیگران بی جیره و مواجب غرب شده ایم و از سبک زندگی شبکه ی اجتماعی را برای جمله های نمکین(!) خود برگزیدیم و اینکه top 10( ده برگزیده)ی سینمای آمریکا را بدانیم و مدلهای جدید گوشی و بازار خودرو والخ را برگزیدیم. و چه قشنگ می خندند به ریش ابوی بزرگوار ما این اربابان فناوری.

حرف این بود که امتحان درس توسعه در کشورهای درحال توسعه به دلیل یکی از معضلات دنیای در حال توسعه تعطیل می شود و من به اصطلاح دانشجو خرسند می شوم از این همه توفیق که خدا نصیبمان کرد و امتحان به تعویق افتاد. همگی در این چاه ویل مدرنیسم گیر افتاده ایم و شعار پست مدرنی می دهیم و بعضی هایمان هم گمان می کنیم که دیگر پست مدرن شده ایم. وکسی نیست بگوید مرد یا زن حسابی تو هنوز نمیدانی مدرنیته چیست و با توچه کرده،حالا داد پست مدرن سر می دهی؟!

حرف طولانی شده،اما حرف دل طولانی تر. پس حداقل در این وانفسا وقت تو عزیز را کمتر بگیرم شاید خداوند را بیشتر خوش آید.


  • میثم فکری

نظرات  (۱۱)

سلام. فعلا که پست تردیشن هستیم تا پست مدرن. دود هم که دارد خفه مان می کند. این همه هم داریم و دارند امتحان می گیرند و امتحانمان می کنند پس چه اهمیت دارد اگر یک نیمچه امتحانکی هم توی این هوا! تعطیل بشود. خوش به حال مدرسه ایها کلا!! همینطوری!
پاسخ:
این روی سکه را گاهی ببینیم بد نیست. ممنون. کاش امتحان اصلی را تعطیل می کردند...
از عواقب جوزدگیه یا غرب زدگی
پاسخ:
شاید هر دو
  • ..................
  • سلام خوب بود.

    باتبادل لینک موافقی؟در وبلاگم اطلاع بده.

    موفق باشی.

  • .....................
  • سلام.

    یادش بخیر بچه که بودیم خدا خدا می کردیم برف بیاد و ما ها را تعطیا کنند ولی حالا بچه ها باید دلشان را به آلودگی هوا خوش کنند که اصلا هم بعدش نتونند بیایند بیرون.

     

    مطالب جالبی داری به منم سری بزن.

    باتبادل لینک موافقی خبر را در وب ام بده.

    موفق باشی.

  • محی الدین تقی پور
  • قریان آپ بفرمایید دیگه!
    ما منتظریم آخه!

    سلام سردبیر سابق رادیو جوان ... تولد 16 سالگی رادیو جوان مبارک خاطره ها بسیار از جوان ایرانی سلام هر چند کوتاه مدت و قرارهای شبانه که داشتیم ...تا منطقه اختصاصی که فقط اختصاصی خودمان بود ...(البته مناسبت ها و برنامه عصرگاهی رادیو که حافظه برا اسم برنامه یاری نمیکنه) موفق باشید هر چند جاتون خالیه تو رادیو

    ای بابا. هر چی بدش بود ما گرفتیم. هر چی خوبش بود واسه خودشون مونده. نگرفتیم.
    سلام.
    یعنی ما تو اون 2500 سال هیپچی نداشتیم و هرچی داریم تو این 34 سال بدست اوردیم! پس ماشااله به این سرعت. با این حساب پیشرفته ترین کشور دنیاییم. البته اگه دنیا فقط ایران باشه!!!!!!!!
    یادمه از روز اول مدرسه هم، همه کاسه کوزه ها رو سر معلم می شکستسم. اگه خودمون درس نمیخوندیم و نمره خوبی نمی گرفتیم، می گفتیم حق ما رو خوردن. با همین تفکر بزرگ شدیم و داریم کشور رو مدیریت میکنیم! فکر کنم اینم کار غرب بوده!!!! پس وای به حال ما...........!!!

    سلام آقای فکری هرچند نمیدونم این وبلاگ از کی ساخته شده و از بی معرفتی من بوده که بهتون سر نزدم ولی در کل وبلاگ نو مبارک...

    من با اجازتون لینکتون کردم

    یا علی

    چرا تو تهران حتی زندگی کردنم برای مردم غریبست....

    من اینو تو همین مدت کوتاهی که اونجا مسافر بودم متوجه شدم...

    وچه حیف...

    هر کسی هم میره اونجا با تو غریبه میشه...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی