انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

بایگانی

۲ مطلب در اسفند ۱۳۸۶ ثبت شده است

۱۶
اسفند

شاید همیشه با خود گفته ایم که مرگ و جدا شدن، دست هیچکدام از ما نیست، اما اغلب این را نیز فراموش کرده ایم که عمدتا مرگ ما به دست خود ماست، گاهی زودتر  و گاهی دیرتر!

مرگ ما عمدتا به دو صورت است یا به شکلی مثبت و به گونه ای که مصداق تمام عیار" بمیرید قبل از آنکه بمیرانندتان "می باشد که از آن تعبیر به شهادت می شود و بهترین مرگهاست. در این نوع از مرگ و انتخاب،شخص مرگ در راه هدف و در میدان نبرد ،حال میدان رزم یا  نبرد سیاسی ویا فرهنگی و ... را بر مرگ در بستر ترجیح می دهد و افتخار ابدی را نصیب خود می نماید.اما شرح این نوع از مرگ به دلیل بزرگی و مبسوط بودن در این مقال و در نوشته ی کوچک من حقیر نمی گنجد.

اما نوع  دیگر از مرگ گرچه به اراده ی شخص صورت می گیرد ولی نه تنها افتخاری را نصیب شخص نمی نماید بلکه شرمندگی همیشگی و بدنامی ابدی را به خود منتسب می نماید.این نوع از مرگ نیز  خود مراتبی دارد ولی دلایل آنها عمدتا یکی است.

گاهی افراد  برای خود مرگ  سیاسی ،رسانه ای ،فرهنگی و .... را رقم می زنند.غالبا برای ارتقاء محبوبیت و جایگاه خود تلاش می نمایند ولی ناخواسته به  دره ی سقوط و تباهی کشیده می شوند و برای حفظ خود حاضرند از همه ی اشخاص و موقعیتها استفاده نمایند و در صورت عدم همراهی، آنها را نیز با خود به پایین کشیده و تباه سازند.این افراد به راحتی اعتقادات خود را نادیده گرفته و منکر همه چیز می شوند.گاهی ولایت فقیه،گاهی دولت و گاهی حتی اصول اولیه ی دینی را به تیغ عناد مجروح می سازند.شاید باید برای تبادر بیشتر از مثالها استفاده کرد ولی برای پویایی بیشتر ذهن و پیشگیری از محکومیت خود مثالها را به ذهن فعال خوانندگان واگذار می کنم که البته یافتن این نمونه ها کاری است نه چندان دشوار.در آخر این نوع از مرگ به عکس مورد اول مرگی است دردناک و به اراده ی خود!

 

  • میثم فکری
۰۳
اسفند
این روزها خیلیها سرشون شلوغه و خیلیها شلوغکاری می کنن.یه عده خبرسازی می کنن و عده ای دنبال خبر میرن.از اهانت به شخصیتها می شنویم و بزرگ کردن موضوع تا درگذشت یکی از بزرگان.و این وسط عده ای فقط سنگ خودشون رو به سینه میزنن و دنبال منافع شخصی و گروهی خودشونن.یه عده از تایید صلاحیت میگن و عده ای از رد صلاحیت.بعضیها دنبال بستن لیست انتخاباتیشونن و بعضیها دنبال برگزاری یک انتخابات سالم و آبرومند.اما حرف من هیچ کدوم از اینها نیست...

حرف من اینه که توی این ماه آخر سال خیلی چیزها ما رو به خودشون مشغول می کنن و ما بعضی چیزها یادمون میره...

زنهایی که برای کار به در خونه ها میان.

مردهایی که دنبال اینن تا بتونن برای بچه هاشون لباس عید بخرن.

بچه هایی که در حسرت ماهی قرمز و لباس عید سر چهارراهها گل می فروشن.

مردی که از حالا داد میزنه:"نوبر بهاره سمنو"

حاجی فیروزی که برای اینکه جلوی زن و بچه ش روسفید باشه صورتش رو سیاه کرده و میگه:"حاجی فیروزه سالی یه روزه!"

...و آدمهایی که سرد و یخ زده بی تفاوت از کنار همه ی اینها می گذرن.

و یک سؤال......

  • میثم فکری