یه استادی داشتیم که می گفت اونایی که ذهنشون پرسشگره و نه پذیرشگر،گاهی شاید در یخچال رو هم با فلسفه باز کنن! و من فکر می کنم برای زندگی هیچ چیز مهم نیست جز داشتن حسّ و حال زندگی!
میوه کال خدا راان روز می جویدم در خواب. ابی بی فلسفه می خوردم. توت بی دانش می چیدم. تا اناری ترکی برمی داشت دست فواره خواهش می شد. زندگی چیزی بود مثل بارش عید یک چنار پر سار. زندگی در ان وقت صفی ازنور و عروسکبود. یک بغل ازادی بود. زندگی در ان وقت حوض موسیقی بود. دلم از غربت سنجاقک پر
سلام من اتفاقی با وبتون اشنا شدم وب خوشکلی دارین راستی من دوران مدرسه چون رشته علوم انسانی بودم دو سال فلسفه خوندم اصلا دوست ندارم اق اق خداروشکر از دستش راحت شدم