انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

بایگانی

وقتی مرگ ما به اشاره ی خودمان رقم می خورد!!!

پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۸۶، ۰۱:۰۶ ب.ظ

شاید همیشه با خود گفته ایم که مرگ و جدا شدن، دست هیچکدام از ما نیست، اما اغلب این را نیز فراموش کرده ایم که عمدتا مرگ ما به دست خود ماست، گاهی زودتر  و گاهی دیرتر!

مرگ ما عمدتا به دو صورت است یا به شکلی مثبت و به گونه ای که مصداق تمام عیار" بمیرید قبل از آنکه بمیرانندتان "می باشد که از آن تعبیر به شهادت می شود و بهترین مرگهاست. در این نوع از مرگ و انتخاب،شخص مرگ در راه هدف و در میدان نبرد ،حال میدان رزم یا  نبرد سیاسی ویا فرهنگی و ... را بر مرگ در بستر ترجیح می دهد و افتخار ابدی را نصیب خود می نماید.اما شرح این نوع از مرگ به دلیل بزرگی و مبسوط بودن در این مقال و در نوشته ی کوچک من حقیر نمی گنجد.

اما نوع  دیگر از مرگ گرچه به اراده ی شخص صورت می گیرد ولی نه تنها افتخاری را نصیب شخص نمی نماید بلکه شرمندگی همیشگی و بدنامی ابدی را به خود منتسب می نماید.این نوع از مرگ نیز  خود مراتبی دارد ولی دلایل آنها عمدتا یکی است.

گاهی افراد  برای خود مرگ  سیاسی ،رسانه ای ،فرهنگی و .... را رقم می زنند.غالبا برای ارتقاء محبوبیت و جایگاه خود تلاش می نمایند ولی ناخواسته به  دره ی سقوط و تباهی کشیده می شوند و برای حفظ خود حاضرند از همه ی اشخاص و موقعیتها استفاده نمایند و در صورت عدم همراهی، آنها را نیز با خود به پایین کشیده و تباه سازند.این افراد به راحتی اعتقادات خود را نادیده گرفته و منکر همه چیز می شوند.گاهی ولایت فقیه،گاهی دولت و گاهی حتی اصول اولیه ی دینی را به تیغ عناد مجروح می سازند.شاید باید برای تبادر بیشتر از مثالها استفاده کرد ولی برای پویایی بیشتر ذهن و پیشگیری از محکومیت خود مثالها را به ذهن فعال خوانندگان واگذار می کنم که البته یافتن این نمونه ها کاری است نه چندان دشوار.در آخر این نوع از مرگ به عکس مورد اول مرگی است دردناک و به اراده ی خود!

 

  • میثم فکری

نظرات  (۷۰)

امیدوارم جوری بمیرم که بگن چه قدر خدا دوستش داشت!
با خواندن مطالب شما ناخودآگاه ذهنم به این سو رفت که:
چه فاصله ایست بین شهادت و خود کشی
اولی به عرش می برد و دومی به فرش که هیچ ...
  • انوشه میر مجلسی
  • مرگ آدمها تفسیر زندگیشونه .. و کاش که تفسیر خوبی باشه
    حق با شماست!دیدیم! زیاد هم دیدیم! و تا زمانی که بشر زنده است خواهیم دید! کاش چنین نمیریم.
    از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها می روند تنها کسانی که با خود چتر می برند به خدا ایمان دارند
  • الهه آرانـیـان
  • واقعیت همینه.
    سلام!
    قبل از هرچیز تسلیت به خاطر ایام رحلت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وامام حسن مجتبی وامام رضا علیهما السلام
    مطلبت خوب بود ومناسب .موضوعی که خیلیدرموردش باید حرف بزنیم. ولی حس کردم چیزی می خواستی بگی که نگفته مونده هرچند هنرمندانه به مخاطب واگذار شده ولی کد هایی که دادی اونقدرها رسا نیست.
  • مرضیه خواجه محمود
  • این رو یادتون رفت بنویسید
    گاهی ادمها از ارزوهاشون می میرند
    از خواسته هاشون
    وتمام امیال شخصی
    اونوقت اونی میشن که خدا میخواد
    واین یعنی بمیرید قبل از انکه بمیرانندتان
    می باشد غلط می باشد اخوی.
    از شما بعیده
    .
    .
    .
    البته ایراد بنی اسرائیلیه!مطلبت خوب بود.یه موضوع دلی در قالبی عاقلانه!
    سلام...دیشب وقتی داشتم زیر نور ماه رو گوش می دادم....با اجرای سید ضیا ....هی یاد قرار شبانه می افتادم....یاد قرارهامون....
    وقتی یه لحظه اشتباهی گقت حاج اقا سرلک احساس کردم تمام دنیا رو بهم دادن....ولی .....
    چقدر دلم تنگ شده...می بینید اقای فکری..من بعداز گذشت این همه مدت هنوز نتونستم کنار بیام با رفتن قرار شبانه....
    سلام
    خوبید؟
    با حرفهای عرفانه کاملا موافقم
  • سینا هنربخش
  • یادمه چند وقت پیش یه آهنگی رو خیلی دوست داشتم که ۴ تا خواننده با هم می خوندن که نمی تونم بگم کیا... آخه... اما قسمت اصلی شعرشون الان خیلی به کار ما میاد... می گفت:

    وقتشه با هم باشیم یکدل و یکصدا شیم

    با هم تو راه فردا عاشق لحظه ها شیم

    وقتشه با هم باشیم یکدل و یکصدا شیم

    عاشقیم و جوونیم آخر باحالا شیم...

    حرکتی خودجوش و خیر خواهانه از طپش جوانی
    طپش جوانی با همکاری دیگر دوستان یک حرکت خیرخواهانه را با یاری خداوند آغاز کرد...

    اگه می خوای بدونی چیه یه سری به طپش جوونی بزن

    http://tapeshejavani.blogfa.com
  • انوشه میر مجلسی
  • برای چهارشنبه یه فکرایی دارم
    مگه می شه "جوونی آزاد" رو فراموش کرد؟! (جمله ام سردبیرپسند بود ؟ )
  • فرزانه ناظری
  • مرگ ما در لحظه هاست ....
    لحظه هایی که میمیریم بی آنکه بدانند ...
    مرگ ما در زمان جاریست ....
    لحظه هایی که میشکنیم بی آنکه بدانند ...
    ...
    زنده هستیم ... نمیدانند ..
    میمیریم .... نمیدانند ....
    مرگ ما خاموش است مثل زنده بودنمان
    سلام
    اقای فکری به امید قرار شبانه دیگر..........
  • پله پله تا ملاقات خدا
  • خوشحال میشم به من هم سری بزنید آپ کردم
    از شهید اوینی شنیدم: هنر ان است که خود بمیری قبل از انکه بمیرانندت.
    اون موقع نمی فهمیدم یعنی چی.
    وقتی سید مرتضی رفت معنی شو فهمیدم.
    وقتی مناجات چمران رو در اخرین ساعات زندگیش خوندم بیشتر فهمیدم.
    اما راستی فاصله بین فهمیدن و عمل کردن چه قدر ه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سلام
    قابل تامل بود که به خودمون بگیم ما از کدومشونیم
    اما تو از خدا چی میخوای؟
    یه سر به کهکشان بزن ضرر نمیکنی
    همسفر بهار سلام...
    به روزم ...و منتظر حضور بهاریتان...در کلبه ی بارانی..
    یا علی
    سلام بر میثم فکری.
    آقا این که میگید مرگ دست خودمون هست رو کاملا قبول دارم البته بیشتر اوقات.
    اما واقعا از لحاظ فیزیکی میشه شهادت رو به این جمله:
    "بمیرید قبل از این که بمیرندانت" تعبیر کرد؟؟؟
    فکر نکنم اما شاید از لحاظ تئوری بشه در شهادت میکشنت ولی تو انتخاب داری که بری دفاع کنی و بجنگی شاید کشته شوی.
    اما در مورد مرگ فرهنگی سیاسی و اجنماعی و..... غیره باید عرض کنم یادم میاد فیلم پارک وی یکی از بازیگران خانومش تویه یه قسمت نقش یه مرده رو روی صندلی بازی میکرد بعدش که این صحنه رو دیدگفت این صحنه مرگ هنری من بود پس از این گفتار حتی نه محبوبیتی کسب نکرد بلکه خیلی هم بهش انتقاد شد فکر کنید اینقدر مرگ یه مرگ فانتزی...یه مرگ هنری...یه مرگ واقعی...یه مرگ رسانه ای ویه مرگی که همه میمیرن و جمله ی معروف مرگ دست خداست.
    ولی مهم اینه که چطور بمیریم.
    مرگی که درجه اش شاید از شهادت هم بالاتر باشه این روزها جنگ که نیست بریم
    اما در شهادت هم بسته نیست.
    .......................
    مطلبتون جالب بود یه بار اومدم قبل از انتخابات کامنت بزارم در مرود مرگ سیاسی بگیم تا اومدم ثبت نظر رو کلیک کنم کارتم تموم شد
    سلطان شانس خودمم و بس
  • آوای بی صدا
  • سلام
    سال نو مبارک
    به روزم...بدو بیا منتظرم...بدوووووووووو
  • آوای بی صدا
  • خداوندا!
    نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
    نمیخواهم بدان کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
    گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
    و او یکریز و پی در پی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
    و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
    بدین سان بشکند هردم سکوت مرگبارم را
    سلام..
    اقا ما داریم می ریم سفر..
    عیدتون پیشاپیش مبارک..
    لحظه ی تحویل سال سر سفره ی هفت سین یادتون با ما..
    یا علی مددی
  • یه پارازیتی
  • سلام...
    مشکلات 7پارازیت مبنی بر نمایش وبلاگ برطرف شد و هم چنان بروزیم!!!
    اولین باره می یام اینجا ولی به طور حتم آخرین بار نخواهد بود...

    موفق باشید و پایدار
    سربلند باشید و جاودان
    انتخابات هم با تمام هیاهو هایش تمام شد
    19 نماینده دور اول هم مشخص شدند.
    اما دو نکته برایم جالب بود:
    1. فعالیت گشت ارشاد در روز انتخابات متوقف شد و انهایی که اگر تا دیروز به خاطر نوع پوشش شان ممکن بود سر از ..... در آورند می توانستند آزادانه و بدون نگرانی از گشت بیایند و رای دهند. حتی نشان دادن شان در سیمای ایران هم هیچ اشکال شرعی نداشت. این یعنی انتخابات با طعم دموکراسی البته ان هم فقط 1 روز
    2. بسیاری از مراحع مصاحبه کردند پیام دادند شرکت در انتخابات را تکلیف شرعی دانستند، خود رای صندوق رای حاضر شدند، اما مثل تمام انتخابات دیگر بزرگترین مرجع ایران آقای بهجت، نه پیامی دادند نه در انتخابات شرکت کردند.
    نمی دانم عدم حضور ایشان به معنی این است که نظام را قبول ندارند یا اینکه اساسا این امر را مسئله ای دنیایی می دانند که نباید به آن مشغول شد یا...! "یا" دیگری به ذهنم نمی رسد، اگر کسی می دانست به من هم بگوید
  • میترالبافی
  • سلام . سال نو مبارک از وبلاگ رویای صدا آدم به چه جاهای خوبی می رسه . شما رو هم لینک کردم . برم که فعلا هیجان زده ام . به هنر اهالی رادیو همیشه ایمان داشتم از بچگی تا مرگ .
    عیدکم مبارک و ایامکم سعیده انشاالله
    العید النیروز عید کل الایرانیون عید الوطنیه العید الفرحه و سرور علیک مبارک.
    انا آبدیت بمناسبه هذا العید مع موضوع جدید.
    شکرا جزیلا حبیبی.
    فی امان الله.
    خدا وکیلی آقا دم عیدی هم نیمخوای این پستت رو عوض کنی؟؟؟
    ولی مرگ من مثل وبلاگ های ما چیزهای تکراری ننویس چه میدونم در مورد گل و بلبل و بهار زیبا و حالات عرفانی بهار واز اینا نباشه خیلی تکراری شده یه جور دیگه با یه لحن دیگه رو بیشتر میپسندم
    وای اصلا حواسم نبود
    تورو خدا ببین من واسه کی کامنت عربی گذاشتم دارم آب میشم میرم تیو زمین تورو خدا ضایعمون نکنی ها آقای فکری من اون لحظه یادم نبود شما اون دانشگاه نقطه چین درس خوندی وگرنه هر کی توی حلقه وب گیر میاد یا عربی بلد نیست یا مثل من نصف و نیمه است یا هم از عربی بدش میاد.
    پس چی شد:
    کتب....کتبت
    کتبا....کتبتا
    کتبوا...کتبن
    عیدتون مبارک....سردبیر محبوب بنده....
    دلم واسه قرا شبانه تنگ شده....
    حبیبا , سال نو را , سال نور و عاشقی فرما
    بزرگا , زندگی کردن , نشانم ده
    و راه و رسم دل دادن , ستاندن , پیش پایم نه
    به کامم لذت با هم نشستن , مهرورزیدن عنایت کن
    فهیم ارزش هر لحظه ام گردان
    بدانم خنده در آیینه , بس زیباست
    بفهمم بغض در آدینه , دست ماست
    بخوانم با قناری ها , خدا اینجاست
    بجویم من خدایم را , چون که حق زیباست
    عزیزا هفت سین عیدمان را
    سایه سار سبز سیمای سحرخیزان سرواندیش ساعی مرحمت فرما
    خدایا , باور تغییر را, این کیمیا درس بهاران را
    در اعماق قلوبت یخ زده , گرم و شکوفا کن
    تو خار هر کدورت را به گلبرگ گذشتی بی اثر گردان
    چکاوک را تو یاری کن
    سال نو مبارک
  • امیر اکبرزاده
  • سلام جناب سردبیر
    سلا نو مبارک
    موفق باشی
    سلام..
    برگشتم...
    عیدتون مبارک..
    سلام
    عیدتون مبارک آقای فکری
    اگه وقت کردید به ما هم سری بزنید
    ما هم رادیو جوونی هستیما
    از خدا خواستی تو را شریکش کند، نکرد
    خواستی وارثش کند، نکرد
    خواستی بمیراندت، گفت زود است
    چیزی خواستی
    شب را داد
    وتو سر قرارهای شبانه آمدی و به قرار رسیدی

    سردبیر قرارهای شبانه ام!
    لحظه تحویل سال دعا کردم که دوباره خداوند دستانت را در دستش بگیرد و این بار قرار را به وصال برساند.

    امسال پارچه سبزی را که تبرکی برایم آورده بودند به دستم بستم تا یاد آور قرارم باشد. قرار گذاشنه ام که بفهمم:
    " به فکر ماندن نباش همه می روند و تنها خداست که می ماند."
    "هنر آناست که خود بمیری قبل از آنکه بمیرانندت"

    دعا می کنم امسال همان سالی باشد که انتظار آمدنش را می کشیدی

    یه بار خواستیم کیفشو ببریم نشد ضایع شدیم رفت
    حالا شما زیاد خودتو ناراحت نکن این هم یک نوع مرگ فکریه باید عرض کنم خدمتتون اون علیک مبارک رو بکنیم بارک الله فیکم
    معذرت میخوام
    منظورم همون بارک الله فیک بود
    اصلا همون happy holy day
    www.all-zahra.blogfa.com
    س
    سلام. چه ادبیات غریبی دارید. من بعضی مطالبتون را خوندم. در نوع خودش برام جالب بود.
    اما در مورد مرگ. شما میگید ما میتونیم انتخاب کنیم که چه مرگی داشته باشیم. ولی من میگم نه...ما نمیتونیم.
    چیزی که من از زندگیم فهمیدم اینه که من تو این دنیا هیچ کاره ام. اصلآ همه ی ما هیچ کاره ایم. ما فقط توی فرصت عمرمون انرژی ها را منتقل میکنیم و یه روز این فرصت به سر میاد و ما از گردونه خارج میشیم. تنها کاری که میشه کرد اینه که قصد کنیم خوب زندگی کنیم و از خدا بخواهیم که ما را به راه راست هدایت کنه. دیگه بقیه اش با خداست.
    خداست که تعیین می کنه کی باید چطور بمیره...
    اگه وقت داشتی به وبلاگ منم یه سر بزن ...خوشحال میشم...
    با تبادل لینک هم موافقم...اگه شما هم موافقید به من خبر بدید....
    دنیا را برایتان شاد شاد
    و شادی را برایتان دنیا دنیا ارزومندم
    هر روزتان نوروز
    سلام....
    همیشه وقتی می یام وبلاگ سردبیر محبوبم یه جوری می شم...می دونید وقتی به لینکاتون نگاه می کنم وقتی قرار شبانه رو می بینم....یاد تمام قرارامون می افتم...یاد اونایی که عمل کردم و اونایی که.....
    یاد صدای گرم سید ضیا....خانم هاشمی.....یاد اون متنهای قشنگ.....یادصحبتهای قشنگ حاج اقا سرلک......یاد اروم شدنم وقتی که قرارشبانه با صدای استاد مهدی اخوان ثالث شروع می شد و....
    لحظه ی دیدار نزدیک است.......باز من دیوانه ام...باز....
    می دونم دیگه خیلی وابسته شده بودم به قرار شبانه....و شاید حرفام شمارو اذیت کنه...نمی دونم..
    در هر صورت شرمنده....
    راستی عیدیه ما فراموش شده؟
    یا علی
    چقدر زیبا نوشته بودید
    راستی عیدتان مبارک هم عید نوروز هم میلاد پیامبر اعظم (ص)و امام صادق (ع)
    وبلاگ شما هم در لینکهای دنیای خبر جای گرفت
    موفق باشید
    نمی خواید اپ کنید؟
    سر بزنید؟
    اصلا؟
    و سلام نام زیبای خداست
    سلام بر شما
    دلت شاد و لبت خندان بماند
    برایت عمر جاویدان
    تنت سالم
    سرایت سبز باشد
    برایت زندگی آسان بماند
    سال خوب و پربرکت و همراه با سلامتی
    از خداوند منان برای شما آرزو مندم
    دوستون دارم
    یا علی
    ای بابا آقا
    این چه کاریه خوب آپ کن دیگه.
    حالا زیادی حرس پایان نامه رو نخور درست میشه
    نکنه رفتید شهرتون؟؟؟

    معذرت میخوام یعنی به قول شرازی ها شرمنده
    منظورم "حرص" بود نه حرس
    خدایا تو خوب زندگی کردن را به من بیاموز
    مردن را خود خواهم آموخت
    گر که رویتان می شود به ما هم یک سرکی بزنید
    سلام...
    هر چند با تاخیر ولی سال نو مبارک...
    به قول 2هفت تا سیزده تایی ها آقای مارکوپولو از ایرانگردی چه خبر؟؟؟؟؟؟
    بندرعباس و شیراز و اصفهان و .... خوش گذشت؟؟؟؟؟؟
    میدونید آقای فکری میگن سکوت خودش یک نوع مرگ هست.
    واقعا وقتی کسی صم بک بشینه جلوت میگی این ادم مرده حالا وقتی بعد زا سال ها و ماه ها و روزها و قرن ها و ثانیه ها و ساعت ها و قرو قاتی ها میاییم شما هنوز آپ نکردی خوب این یعنی یک نوع مرگ وبلاگی که انسان ها برای معروف کردن خودشون این کار رو میکنن مسافرتم حدی داره مگه شما دانشگاه نداری بیا دیگه آپ نکنی بیاییم چی بگیم؟؟؟ چرت و پرت؟؟؟
    نمیشه دیگه
    میدونم همه میگن موقع مرگ........یا حسین چمله اخرش بوده
    نمی دونم چرا وفتی این متن رو خوندم یاد این شعر(البته شبیه به نثر)افتادم.
    امیدوارم لایق بدونید به وبلاگ من هم سر بزنید
    البته یه اصلاحیه به شعر:
    می دونم همه میگن موقع مرگش........یا حسین جمله اخرش بوده
    سلام...
    27روز پیش اپ کردید..چه مدت کوتاهی واقعا
  • انوشه میر مجلسی
  • سلام!
    نظر عرفانه خیلی تخصصی بود "27روز پیش اپ کردید..چه مدت کوتاهی واقعا"
    من دیگه حرفی ندارم!!
    در تایید صحبت خانم ها انوشه و عرفانه:
    "به چند نفر نویسنده جهت اپ کردن این وبلاگ نیازمندیم!!!!!!!!!!"
    جمله ی اشنایی بود نه؟!!
  • حسن ییلاقی اشرفی
  • دوست عزیز در صورت تمایل به تبادل لینک با ما... به ما اطلاع دهید.
    تعریف بیخودکی نمیکنم همه میدونن!ولی فوق العاده بود این نوشته!
    فوق العاده از جنس ناب!نوشته ای که حس میشه خط به خطش!
    سلام جناب فکری مهربان
    چقدر زیبا می نویسید و کامیاب باشید
  • انوشه میر مجلسی
  • به اصرار دوستان "عرفانه و عطیه عسگری" توجه کنید لطفا!
    احترام به مخاطب ...!
    سلام سردبیر !
    چطوری؟
    فعلا در این رابطه ای که نوشتین چیزی ندارم بگم ولی..ولی..
    می دونی چیه !شما چرا انقده همیشه اعصاب داغون هستین ؟نه ؟خدایی می پرسم ؟می تونین بگین چرا !!
    بابا جون !دنیادو روزه ...انقده اعصاب خودتون رو خورد نکنین
    لازم به ذکر هستش که این مطلبی که الان نوشتین ذکرش لازم بود....
    تا بعد
    من باز یکم از حد خودم فراتر رفتم ....
    ببخشین
    سلام

    فقط همین . . .
    از انتهای وجود لذت بردم از وبلاگتان آقا....
    قرار نیست اتفاقی بیفته ؟
    از 16 اسفند به این طرفو می گم !
    از اونجایی که همه دارن تایید میکنن ما هم تایید میکنیم نظرات خانمات
    "عرفانه و عطیه عسگری و انوشه میر مجلسی را"
    خدا همه هم افتادن توی دور و بر انکار ما و اثبات ما و انکار اون ها و خو یه دفعه بگید ما هم یه وب بسازیم افکار ما(البته با کسره ی الف)
    ما هنوز منتطریم
    سلام !
    من خوشحالم که شما رو تو جشن رادیو جوان تو خانه ی هنرمندان دیدم . از نزدیک زیاد عصبی به نظر نمی یاین ! تازه کلی هم چیزین !
    درباره ی مرگتونو هنوز نخوندم ! می خونم بعد اگر دوس داشتم می یام نظرمو می گم !
    سلام !
    خوندم ! آقای فکری این نوع مرگو یادت رفن بگی : وقتی آدم فکر می کنه زنده اس ، در حالی که بقیه یه عمره فاتحه شو خوندن !
    اینم تلخه . مثل چایی غلیظ !
    سلام !
    آقای فکری این نوع مرگو یادتون رفت بگین : وقتی آدم فکر می کنه زنده اس ، در حالی که بقیه یه عمره فاتحه شو خوندن !
    اینم تلخه ! مثل چایی غلیظ !
    مثل این که من بدبخت مشتری پروپا قرصتم
    آدم باید دیوونه باشه بیاد یه وبی که آخرین آپش مال 16 اسفنده
    اما یه نوع مرگ دیگه هم داریم
    همه فکر میکنن وقتی جنگ باشه ادم میتونه شهید بشه اما اون شب 13نفر از همشهریهای من بدون این که تفنگی یا چیزی توی دستشون باشه اون آخر مجلس شهید شدن.
    به قول یه بنده خدایی:
    بر خلاف فکر همه که فکر میکنن اگه جلوی مجلس باشی ثوابش بیشتره
    ایندفعه آقا دوستداراش رو از اخر مجلس جمع کرد.
    یا علی
    منتظریم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی