انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

انکار ما

نوشته های یک تهیه کننده تلویزیونی

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۸۶ ثبت شده است

۱۶
بهمن

…………………………………………………………………………………………………………………………………………….

…………………………………………………………….

…………………………………….

 

 

این مطلب رو تقدیم می کنم به:

محمد آقا. آقا مجید. حسن آقا. آقا پیمان. آقا وحید. آقا صادق. آقا کامبیز. آقا ابراهیم. آقا معین. آقا هادی. آقا حامد. حسین آقا. آقا مراد. علی آقا. امین جان. شهرام و بهرام عزیزم. نصرت جان. مجید خان. سعید جان. آقا مهران. صالح و مهدی. جواد و اصغر. پدرام و محسن. آقا فرهاد و بانو. خانواده ی احمدی. کلانتری یوسف آباد. شهرداری منطقه 2. سازمان بهشت زهرا. سازمان اتوبوسرانی. اصناف شهر ری. صنف لباس فروشها. اتحادیه ی قنادیها. مشترکین روزنامه ی جام جم. تمام فرهیختگان اهل قلم. سینه چاکان هوشنگ گلشیری. لبو فروشان دم بازار. خانم زویا پیرزاد. بهرام رادان. مایکروسافت. رسانه ی ملی. شبکه های پرمخاطب. خانواده ی رجبی. آدمهای متعهد. رد صلاحیت شده ها. جشنواره ی فیلم فجر. کشور دوست و برادر ترکمنستان. همسایه های عزیز عرب. سریال ساعت شنی. کتابفروشیهای کنار خیابون انقلاب. تمام رسانه های جوان پسند. تمام کسانی که به نحوی خود را در غم ما شریک کردند. مسؤولان کشوری و لشگری. شورای حل اختلاف. لژیونرهای محترم و همه ی کسانی که به نحوی ابراز وجود می کنند....!!!!

  • میثم فکری
۰۳
بهمن
نشستیم کناری و از آب و هوا می گیم.از قطعی گاز و قحطی محبت حرف می زنیم.از اینکه چرا این تایید صلاحیت شد و اون یکی رد صلاحیت.از اجماع حرف می زنیم و اختلاف نظر.از طنزهای ۹۰ شبی میگیم و چشممون به ساعت شنیه که کی زمان پریدخت فرا میرسه و با بیداری به خواب میریم.تازه لیگ برتر هم دوباره شروع شده.خلاصه حواسمون به همه چی هست جز...

دو قدم اونطرف تر دو قدم مانده به صبح یه عده دارن سلاخی میشن و هیچ کس جرات دم زدن نداره.حتی جرات نداره براشون دعا کنه.شایدم باز فراموشی.غزه یعنی شهر فراموش شده. و شعار اینکه به ماچه؟!کلاه خودمون رو بچسبیم تا باد نبره.یه عده هم که همیشه می گن این همه کمک کردیم چی شد؟!

اگه شما هم فراموش کردید....................

  • میثم فکری